داریوش آشوری

دبیر کانون نویسندگان، رونامه‌نگار، نویسنده و مترجم
در پاریس، فرانسه، 2009

تصاویر:

اطلاعات:

داریوش آشوری (زادهٔ 11 مرداد 1317 تهران) دانش‌آموختهٔ دبیرستان‌های البرز و دارالفنون است. پس از کودتای 28 مرداد 1332 مدتی عضو سازمان جوانان حزب توده بود. در شانزده سالگی از کمونیسم گسست و پس از چندی در سال 1336 به حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) پیوست. آشوری در سال 1337 از دارالفنون فارغ‌التحصیل و وارد دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران شد و لیسانس حقوق خود را در سال 1342 گرفت. در همان سال در دورهٔ دکترای اقتصاد در همان دانشکده پذیرفته شد ولی آن را نیمه‌کاره رها کرد. کار تألیف کتاب، ترجمه و نوشتن مقالات را از همین دوران شروع کرد. نخستین کتاب او به نام فرهنگ سیاسی، در روزگار دانشجویی وی منتشر شد. در همان دوران آشوری در مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین به‌عنوان ویراستار در دایره‌معارف فارسی و سپس در بخش انتشارات به‌کار مشغول بوده است. در دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی، دانشکدهٔ علوم اجتماعی، دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران، در مؤسسهٔ شرق‌شناسی دانشگاه آکسفورد در بریتانیا، و دانشگاه زبان‌های خارجی توکیو تدریس کرده و عضو هیئت مؤلفان لغتنامهٔ فارسی در مؤسسهٔ لغت‌نامهٔ دهخدا (وابسته به دانشگاه تهران)، عضو هیئت ویراستاران دانشنامهٔ ایرانیکا (دانشگاه کلمبیا در نیویورک) و از نویسندگان آن بوده است. وی همچنین سردبیری چند مجلهٔ ادبی و نیز نامهٔ علوم اجتماعی را در مؤسسهٔ مطالعات و تحقیقات اجتماعی به عهده داشته است.


خلاصه مصاحبه:

تولد در دوران کودکی- علائق مطالعاتی و رشتهٔ تحصیلی- علت رها کردن دورهٔ تحصیلات دکترا- کار به‌صورت روزمزد در ادارهٔ دارایی- استخدام در سازمان برنامه‌وبودجه- کار کردن زیر نظر نجف دریابندری به‌عنوان ویراستار- شروع کار مطبوعاتی از سن 19 و 20 سالگی- علت گرایش و عضویت در حزب پان‌ایرانیسم- ویژگی‌های حزب توده در آن زمان- ربط و نسبت حزب توده با ادبیات فارسی- تفکر و جایگاه ایرانی در رابطه با جهانی‌شدن و اندیشهٔ غربی- عوامل عدم موفقیت حزب توده در ایران- توضیح علت جدایی از حزب توده و پیوستن به حزب زحمتکشان- جلال آل احمد- دوران انشعاب ملکی از حزب توده و بعد، حزب زحمتکشان- روند وابسته شدن حزب زحمتکشان به جریان بین‌المللی سوسیالیستی- جایگاه بازار در جریانات سیاسی آن زمان- تأثیر و تعامل همراهی شخصیت‌های ادبی و روشنفکران با حزب‌های موجود، مانند حزب توده- حزب توده و جریان روشنفکری حزب توده بود که نیما را رسمیت داد- تبیین چرایی غلبهٔ سیاسی و قدرت بیشتر ادبا و تاریخ‌دانان نسبت به مهندسان و دانشمندان فنی آن زمان- تشریح چگونگی تثبیت مدرنیسم ادبی در ایران پس از جنگ جهانی دوم- شرح سیر تاریخی تأسیس کانون نویسندگان و جایگاهش در حوزهٔ روشنفکری- معرفی اولین هیئت دبیران کانون نویسندگان و توضیح چگونگی شکل‌گیری هیئت اول- عدم سازگاری حکومت با کانون نویسندگان- افت کانون نویسندگان با فوت آل احمد- فشار و سانسور شدید حکومت نسبت به کانون نویسندگان و منجر شدن آن به تعطیلی کانون -دستگیری توسط ساواک به خاطر اعتراض به دستگیری یکی از طنزنویسان- بی‌حساب و کتاب بودن دستگاه سانسور و سلیقه‌ای عمل کردن آن- تشکیل دوبارهٔ کانون نویسندگان و رشد آن پس از انقلاب- کاندید نشدن برای هیئت دبیران کانون نویسندگان جدید- نقش شب‌های شعر کانون در تظاهرات ضد رژیم- معلق شدن از خدمت در سازمان برنامه به خاطر امضا کردن اعلامیه- رژیم شاه و ساواک در برابر جریان آن زمان، درمانده بود- آوانگاردیسم ادبی و جذب جوانان به ادبیات آوانگارد چپ‌گرا- آل احمد و به آذین، آوانگاردهای زمان خودشان بودند- تقابل و تعامل جامعهٔ ایرانی با ادبیات و فرهنگ مدرن و نفوذ تدریجی فرهنگ مدرن در ایران- اشغال ایران در 1320 توسط متفقین، برافتادن رضاشاه و تأثیر آن درباز شدن فضا برای ایده‌های جدید- جهش ادبیات داستانی ایرانی از برخی مراحل طی شده در ادبیات داستانی غربی و ورود یک‌باره به مدرنیسم و پست‌مدرنیسم- در فضای مذهبی سنتی، تصور شکل‌گیری مفهومی به نام «حکومت اسلامی» به‌صورت عملی وجود نداشت- انقلاب اسلامی یک خیزش کاملاً مدرن و ترکیبی از جریان‌های مختلف فکری بود- شکل‌گیری شکاف درونی مدرنیته و قرون‌وسطایی اسلامی با همدیگر در مصداق فعلی ولایت‌فقیه- تأثیر وقایع سال 68 فرانسه بر فضای فکری و روشنفکری ایران- چشم دنیای ما به انقلاب کوبا و چین و روسیه بود، به انقلاب 68 فرانسه نبود.